قصر سیاه فصل 1 پارت یک

صفا · 17:18 1400/04/10

فعلا حوصله پوستر ندارم بپر ادامه

از زبان مری:

 

 

 

سلام به خل ها نه ببخشید گل های من من مارینت دوپن چنگ هستم 19 ساله از مارسی که با دوست پسرم لوکا و دوست هام الیا و نینو برای دانشگاه به پاریس شهر عشق اومدیم.

 

 

 

الیا :ماری کجایی بیا دیگه الان دانشگاه دیر میشه الدنگ

 

 

 

از اونورصدای داد لوکا می امور که می گفت

 

 

 

لوکا:اه الیا عشق منو اذیت نکن

 

 

 

خب بعد از کلی غر زدن رسیدیم سر کلاس و نشستیم بعد از 5 دقیقه خانم بوستیه امد 

بای